نگارش یازدهم -

درس چهارم نگارش یازدهم

ارتین

نگارش یازدهم. درس چهارم نگارش یازدهم

سلام میشه لطفا یه انشا با طبیعت و باران از نوع گفتگو با بند اغازین میانی و پایانی بفرستین ممنون میشم

جواب ها

هوش مصنوعی پرسان

نگارش یازدهم

سلام! البته، در ادامه یک انشا در مورد طبیعت و باران به شیوه‌ی گفت‌وگو ارائه می‌دهم که شامل بند آغازین، میانی و پایانی است. --- **عنوان: گفت‌وگویی با باران** **بند آغازین:** باران عصر یک روز دل‌انگیز پاییزی می‌بارید. نشسته بودم در کنار پنجره و به قطرات باران که بر روی برگ‌های درختان می‌نشستند، نگاه می‌کردم. ناگهان، صدای خیس شدن زمین و لطافت هوا را احساس کردم. با خودم گفتم: "باران، تو چه زیبایی‌هایی را به طبیعت هدیه می‌دهی؟" **بند میانی:** به نظرم باران شروع به پاسخ دادن کرد. او با صدای آرامش‌بخش خود گفت: "من تمام خستگی‌های طبیعت را می‌زُدایم و زندگی جدیدی به آن می‌بخشم. بدون من، گل‌ها رنگین نمی‌شوند و درختان شکوفه نمی‌دهند. تو می‌دانی، من فقط آب نیستم. من نوازش آرامی بر روی زمین خسته‌ای هستم که به شدت تشنه است." من از او پرسیدم: "و آیا نمی‌خواهی گاهی هم استراحت کنی؟" باران با ملایمت پاسخ داد: "نه، هر بار که می‌بارم، زندگی جدیدی به ارمغان می‌آورم و این برای من مهم‌ترین چیز است." **بند پایانی:** وقت گذشت و باران آرام‌تر شد، اما صحبت‌های او در ذهنم ماند. گفتم: "ممنونم باران، که دنیا را با وجود خود زیباتر می‌کنی." باران با لطافت لبخند زد و گفت: "هر بار که می‌بارم، یادتان باشد که طبیعت به شما نیاز دارد. از آن محافظت کنید و به زیبایی‌هایش احترام بگذارید." با این افکار، باران را وداع گفتم و در قلبم احساس شکرگزاری کردم که طبیعت این نعمت را برای ما به ارمغان می‌آورد. --- امیدوارم این انشا به شما کمک کند! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم پاسخگو باشم.
بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: باران ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ باران حسی است ، که بر گونه های سرخم می چکد. عشق وصف نشدنی را در دلم می گنجاند. عشقی که نسبت به خدایم در طرف چپ سینه ام است ، که در زیر اشک های آسمانش زندگی می کنم و قدم بر میدارم. اشکی که از چشمان دل گرفته کسی می ریزد،که از شدت تنهایی از باران به عنوان اشک های خیس شده اش استفاده کند. این اشک های دردناک، که از جنس غم است ،می تواند موجب سیل شود، گاهی اوقات غم و اندوه آسمان به حدی می رسد که از صبح روشن ، تا شب تاریک گریه میکند. اشکی که عاشقان و دل شکستگان راه عشق ،بیش تر از هر کسانی معنای واقعی این باران را می دانند، با آن انس می گیرند. عاشقانی که با این باران راز های پنهان و آشکار نشدنی را در میان گذاشته و باران را هم در غم خودشان شریک دانستند. بارانی که کاملا عطر، بوی، حسش کاملا با تمام حس های دنیا فرق دارد. من تمام وجودم را در برابر، آسمان،  فدا می کنم. ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ پایان.بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: باران        پارت۲ ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ خورشید پشت ابر های تیره پنهان شده بود.و باران ‌نم‌نم شروع به باریدن کرد. و بعد از مدتی شدید، شدیدتر میشد.قطره های باران ابر ها رها کردند، و در آغوش درختان زرد رنگ پاییزی فرو می روند. و برخی دیگر، از قطره های اشک آسمان، مانند مروارید، به زمین سقوط می کردند، و تصویر های گل و برگ ها را روی خاک همانند، عکاس ماهر انعکاس می دادند. قطره های باران کوچک، با رنگ‌و رخسار،دل ربایشان،چشم هر رهگذری را شیفته خودشان می کنند،و نگاه های آنها را می ربایند. باران را نگریستن، نشانه آن است که، شاید زندگی، ان جشنی نباشد، که آرزویش را داشتی، ولی حالا که به آن جشن دعوت شدی،تا میتوانی زیبا برقص. ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ پایانتمام، قاصدک های شهر تورا فرا می خوانند بیا بعد تو ار ثانیه ام مانند غرق شدن نیلوفر آبی است او حتما از من بهتر است مثلا مو های مجعدت را که دوست نداشتی از آنها تعریف نمی کند یا چالت را که داخل ماسک قایم کرده نمی بوسد یا دستانت را که نشانه اضطراب به هم میچلاندی را نمی گیرد و شاید تو این را میخواستی (: تو رفتی اما خاطراتت با من زیر باران قدم می زند تمام ثانیه هایی که با تو بودن پر کشید زندگی آنجا بود فراموش کردنت فقط انجایی که تا میایی یادت برو: موسیقی معروفمان بخش میشد موهای مجعد تمام شهر را پر میکند عطر همیشگی ات را یکی می زند چرا رفتی مگر کم گذاشتم ز بوسه روی  گونه ات دلتنگی یعنی زلف مجعد که کل شهر را می کند حالا الان از لانه دل ما رفتی در کجا لانه داری، که انقدر خیالتان راحت است؟ یعنی بعد من کی چالت را می بوسد؟ کی موهایت را نوازش میکند؟ پیش کدام دزد عاشقی خوابت می برد؟ سرت رو روی کدام شانه می گذاری؟ یعنی اشک های خیس شده ات را کی پاک میکند؟ انگشتانت برای کشیدن کدام گونه رها کردی؟ وقتی تو نیستی حتی اگر تمام ستاره ها برای من به زمین بیاید باز هم من خوشحال نیستم با دیدنت در جان ولوله ای به راه می افتد انگار در قلبم قناری نغمه عشق می سراید منتظرت هستم اینکه دوباره جان غمگینه مرا قلعه شادی برسانی ماه من بی تو آسمان نوری ندارد بیا که دل آسمان تاریک است بعد رفتنت این آسمان به یادت می بارد مواظبت یادت میاد من هنوزم هم امید دیدن تورا دارم امشب زود تر از روز های دیگر خوابیدم گفتم شاید در ذهنم بیرونت کنم ؟ ولی در خوابم پیدایت کردم گفته بودم چشمانت کنایه از شادی است حتی اگر هم دروغ باشد بیا بگو دلم برایت تنگ شده خبر داری که دیدنت باعث رفع خستگی جان ما میشود؟ دلتنگی: یعنی راه رفتن بدون تو در باران یعنی دنبالت گشتن توی کافه یعنی اسمت تمام بیلبورد های شهر یعنی هر نفسی که میاید با یاد تو است یعنی خاطره هایمان زیر درختان بید بوی خاطره هایمان کل شهر را پر کرده است بیا که بدون تو جان این دیوانه خراب است شروع ماجرای: همان فر هایت خبر داری ! از دوریت من تمام شهر را میبارم تو چه میدانی این دیوانه با خاطراتت ار شب سقوط می کند در محاکمه ی چشمانت مظلوم ترین قاتل شهر من بودم و دوست داشتنت گویا درد قلب را زیاد میکرد نه تسکین! بیا وقتش رسیده است این جان خسته من لبریز از نبودنت است

سوالات مشابه

زهرا مختاری

درس چهارم نگارش یازدهم

بچه ها یک انشاء برای درس ۴ بهم بگید

کورد

درس چهارم نگارش یازدهم

توروووو خدا یکی ی انشا برام بنویسه یازدهم انسانیم درس چهارمش😊 ممنون مرسی معرکه میدم.

:): ‌‌‌‌‌‌‌‌

درس چهارم نگارش یازدهم

بچه ها کمکم کنید یه انشا میخوام با موضوع (یلدای امسال فرق داشت....)از گوگل نباشه معرکه میدم🥺 لطفاااااا

؟؟ ''"

درس چهارم نگارش یازدهم

جزوه زیست گفتار یک ؟ ۴÷۴ سلام ببخشید اومدم وسط درس هاتون(: میشه از تجربیات تون از تجربی و شیوه درس خوندن و نوع کتاب ها بهم بگید ؟ من ورودی دهم تجربیم

مباخپبخپپخ خپ

درس چهارم نگارش یازدهم

توضیح مختصری درباره دهم بدید

arman askandari

درس چهارم نگارش یازدهم

درک و دریافت خود را از متن زیر بنویسید... <<زندگی کوزه آبی خنک و رنگین است... آب این کوزه گهی تلخ و گهی شور وگهی شیرین است زندگی گرمی دل های بهم پیوسته است تا در آن دوست نباشد همه در ها بسته است>> معرکه یادم نمیره💞

hni HB

درس چهارم نگارش یازدهم

حل ص ۸۳ رو میخواستم

دینا امینی

درس چهارم نگارش یازدهم

انشا درمورد گفت وگوی بین مداد و دانش آموز معرکه میدم

طاها بلوچ

درس چهارم نگارش یازدهم

سلام دوستان یه سفرنامه عالی میخاستم درحد ۲۰ عالی نگارش یازدهم تجربی

یک انشا در مورد یکی از اینها لطفااز گوگل نباشه معرکع یادم نمیره

kosar

درس چهارم نگارش یازدهم

بچها یه انشا درباره ی گفت وگوی درخت وکویر یا گفت وگوی آدم برفی و خورشید بنویسید از اینترنت هم نباشه معرکه میزنم

Katayoon

درس چهارم نگارش یازدهم

سلام بچه ها.. انشا گفت و گو بین گل و خورشید،خورشید و ماه،جنگل و دریا،آسمان و زمین یکی از موضوعارو برام بنویسید گفت و گو باشه و از نت نباشه لطفاا ممنون:)

نگار گنجی

درس چهارم نگارش یازدهم

لطفا اگه انشا صفحه ۸۲ نگارش ۱۱ دارین بفرستین فقط خودتون نوشته باشین..از گوگل نباشه معرکه میزنم:)💕

shayan .m

درس چهارم نگارش یازدهم

خسته نباشید یکی لطف کنه برام یه انشا از صفحه 82 بنویسه فقط از گوگل نباشه لطف 👍😉 معرکه یادم نمیره

دانش آموز

درس چهارم نگارش یازدهم

سلام رفقا شبتون بخیر لطفا انشا گفت و گو بین ابر و باد رو برام بفرستین معرکه میدم به همتون همینجا بفرستین❤🙂

علی سوری

درس چهارم نگارش یازدهم

ترو خدا بگید فقط از گوگل نباشه معرکه میزنم

mohammadreza hedayat

درس چهارم نگارش یازدهم

جواب صفحه ۸۲ را میفرستید فقط از گوگل نباشه معرکه میدم

ابوالفضل واویلا

درس چهارم نگارش یازدهم

فقط گوگل نباشه معرکه میدم

زهرا

درس چهارم نگارش یازدهم

انشا راجب گفتگو میشه بفرستید؟ اگه از اینترنت نباشه که بهتر ولی اگه باشه هم اشکالی نداره 🥲

negar karimi

درس چهارم نگارش یازدهم

انشاء صفحه ۷۶ نگارش میخوام فرقی هم نمیکنه از گوگل باشه یا نه معرکه هم میدم:)